جوک خنده درحد مرگ

اسکل کیست؟....اسکل دوست منه که پیام داده: \"سلام این شماره ی جدیدمه\"خوب روانی میدونم این شماره جدیدته ، خودت کی هستی؟ :

یه روز یه مرده رفت سلمونی درحین کوتاه کردن موی سرش آرایشگره پرسید:حال مادرزنت چطوره؟مرده گفت :خوبه الحمدالله بعد دو دقیقه باز همون سوال و جواب تکرار شددوباره بعد دو دقیقه همون سوال اینبار مرده به آرایشگره گفت:شما چرا اینقدر حال مادر زنمو میپرسی؟آرایشگره گفت: آخه وقتی اسم مادر زنتو میموهات سیخ میشه راحت تر میتونم کوتاهشون کنم

یارو پدرش تو بستر مرگ بوده می گه بیا بشین کنارم کارت دارم بعد یه چوب می ده دست پسرش. پسره هم که می خواسته ذکاوتش رو نشون بده قبل از حرف زدن پدرش چوب رو می شکنه. پدره سکته می کنه درجا می میره.مامانش می گه خاک تو سرت این ساز نی از هفت نسل قبل دست به دست به پدرت رسیده بود!

وقتی اسیر شدیم از همه رسانه ها آمده بودند برای مصاحبه و در واقع مانور قدرت و استفاده تبلیغاتی روی اسرای عملیات بود. نوبت یکی از بچه های زرنگ گردان شد. با آب و تاب تمام و قدری ملاطفت تصنعی شروع کردند به سوال کردن.

یکی از مأموران پرسید:

- پسر جان اسمت چیه؟

- عباس.

- اهل کجا هستی؟

- بندرعباس.

- اسم پدرت چیه؟

- به او می گویند حاج عباس!

گویی که طرف بویی از قضیه برده بود پرسید:

- کجا اسیر شدی؟

- دشت عباس!

افسر عراقی که اطمینان پیدا کرده بود طرف دستش انداخته و نمی خواهد حرف بزند به ساق پای او زد و گفت: دروغ میگی!

و او که خودش را به موش مردگی زده بود با تظاهر به گریه کردن گفت:

- نه به حضرت عباس!

 غضنفر یه تیکه یخ رو گرفته بود دستش و نگاش  می کرد، دوستش گفت: چی رو داری نگاه می کنی ؟ غضنفر گفت: داره ازش آب می چکه ولی نمی دونم کجاش سوراخه!!

یه روز یه مردی میره خواستگاری روش نمیشه بگه چوپانم میگه نمایشگاه بز دارم

یه روزیه مردی زنگ میزنه به تاکسی می گه اقا ماشین دارید مرد میگه اره داریم می گه خوش به حالتون ما نداریم

 بی مزه هم خودتی

یک مرده سوار تاکسی میشه در نمی بنده راننده می پرسه اقا چرا در نمی بندی میگه زرنگی میخوای در بست بگیری

شانس زنگ در بقیه رو میزنه با کله میره تو !

به ما که میرسه زنگ میزنه فرار میکنه